یا جاری اللصیق ...

+قابلمه رو از رو طاقچه میدی ؟

-کدومو ؟

+همون که توش آش بار میذاریم دیگه

بلند میشی قابلمه رو برداری که چشمت می افته به گوله گوله برفی که از جلو روشنایی تیربرقای تو کوچه میاد پایین .قابلمه رو میذاری زمین ودوباره بلند میشی تا پنجره رو وا کنی که چنتا برفدونه میشینه رو صورتت .مهم نیست هرم تابستون باشه یا زمهریر زمستون .این یه قانونه " نسیمی که صورتتو لمس کرد ، برف و بارونی که رو تنت نشست ، حکم دست به مهره ی شطرنجو داره .نمیوتونی بایستی و تکون نخوری .باید بری " .

کاپشنتتو تنت میکنی که را بیفتی ، میگه :

+کجا بازم شال و کلا کردی ؟ تازه رسیدی که ؟ قابلمه رو کجا گذاشتی ؟

برمیگردی قابلمه رو از رو زمین ورمیداری میدی بش و میگی که زود برمیگردی.

ازت میخواد موقع برگشتن ماست چکیده بخری .

میای تو کوچه .دو کوچه اونورتر یه باغ سیبه .یه زمانی این اطراف همش باغ سیب بود . ولی تمومشو بریدن تا خونه بسازن .حالا فقط همین یه باغ مونده . 

یه لایه برف به قاعده ی بند انگشت زمینو پوشونده . همینطور که را میری برفارو با پات پارو میکنی و یه نامردی از تو داره قلقلکت میده که تا کل مسیرو گلی نکردیو و هارمونی برفای رو زمینو به هم نریختی ول نکنی . همینطور پارو میکنی و با هر قدم دو کیلو گِله که به پات میچسبه . داری میرسی به آخر باغ و تا میخوای پاتو برداری انگار که یه وزنه ی سربی چپونده باشن ته کفشات . شدی عینهو خود تام تو تام و جری که کفشای آهنی به پاشه و جری آهنربا رو چسبونده رو سقف زیرزمین تا تکون نخوره . خندت گرفته . رو میکنی میگی "اینم آخر عاقبت اجابت شما . اینطوریاست ؟  " خودشم حالا خندش گرفته ...

همیشه  یُحییکُمِش ، همه خوشبختی که بت میده همون خنده اییه که رو لبت نشونده و وای خدا ،  این خنده رو به کل دنیا نمیدی .

مطمئنی همه درختای دور وبرت ، همه سبزه های زیر پاتم دارن همون حرفا رو بش میزنن . به قول جان دلم تو دیوان کبیرش ،

ایاک نعبد است زمستان دعای باغ.

 در نوبهار گوید ایاک نستعین. 

ایاک نعبد آنک به دریوزه آمدم. 

بگشا در طرب مگذارم دگر حزین

الان گِلارو مالیدم رو تنه ی یه درخت بدبخت و از باغ گذشتم تا از بقالی کنج خیابون ماست چکیده بگیرم . از همون راهی که اومدم برمیگردم و فکر میکنم چی قراره برات بنویسم و اونقدر حواسم پرته که ماسته کج شده و نصفش ریخته  . حالا جواب مادرمو تو قراره بدی  ... ؟


#نامه_هایی_که_نوشتم_و_تو_نبودی

Fic


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۲
Ham Saie

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">