یا جاری اللصیق ...

مادر فرصت سر خاراندان ندارد، عرق از سرو رویش می ریزد، همه ش دارد می دود، از دیگ غذا به جاروزدن خانه، از شستن میوه ها به تلفن و آدرس دادن... خسته و آشفته است، مهمانی دارد شروع می شود! یکهو نگاهش به بچه ها می افتد که سرگرم بازی اند و هنوز آماده نشده اند! مهمانی دارد شروع می شود! مادر خودش نمی تواند سرپا بایستد، اما چه کند؟ اینها بچه های اویند... گرچه سر وصورتشان خاکی و کثیف، گرچه لباسهایشان آلوده، بچه های اویند ... گرچه موهایشان ژولیده و درهم!
مادر از خستگی نای حرف زدن ندارد، اما برای آبروی خودش هم که باشد مجبور است وسط همه گرفتاری های دم مهمانی بچه ها را با عجله ببرد حمام و تر وتمیزشان کند و لباسهای نو را بپوشاند! بچه های خودش هستند، چه کار می تواند بکند؟ مهمانی دارد شروع می شود و مهمان ها دارند می رسند! .
سر وصورتمان آلوده است و دستهایمان کثیف، مادر! به دادمان برس و برای مهمانی آماده مان کن! .
الهی، إن لم تکن غفرت لنا فیما مضى من شعبان... فاغفر لنا فیما بقی منه! 
خدایا، فقط همین چند ساعت فرصت داریم تا برای مهمانی آماده شویم!
.
مادر! بخواهی یا نخواهی بچه های تو هستیم! ما را برای مهمانی آماده کن!
سرگرم بازی بوده ایم، لباسهایمان آلوده است و دستهایمان کثیف و رویمان سیاه! .
مادر، تمیز و روبراهمان کن!
.
به حق "حسینت" خودت به ما برس!
#مهمانی_دارد_شروع_میشود
#شعبان #ماه_رمضان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۶
Ham Saie

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">