یا جاری اللصیق ...

۹۶/۰۸/۱۲ ۰۷:۱۱:۱۴

ای که مرا خوانده ای ...

 دیروز صبح برای پیاده روی از هم جدا شدیم . حالا من و ماما با همیم . قبل آمدن ماما سی چهل تا گل سر و سنجاق و تل خریده بود . الان به هر دختر کوچولویی که سر راه آب یا نذری میدهد ، یکی هدیه میدهد . چنان ذوق میکنند که بیا و ببین . آنقدر هم خوش مشربند که حد ندارد . یک لبخند میزنی و هزار لبخند تحویلت میدهند . جان میدهند برای زایر امام حسین . دیشب غروب در یک موکب ماندیم و الان ساعت شش و نیم صبح است که راه افتاده ایم ... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۱۲
Ham Saie

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">