یا جاری اللصیق ...

۹۶/۰۶/۰۹ ۱۰:۵۶:۴۷

قانون دلها ...

امروز می خواهم حرفهای املی بزنم و لذا کسانی که از حرفهای املی خوششان نمی آید این استاتوس را نخوانند. می خواهم در بارۀ ضرب المثلی حرف بزنم که همۀ ما آن را بارها و بارها شنیده ایم و شاید هم به همین دلیل برای ما پیش پا افتاده شده باشد و در باره اش فکر نمی کنیم. دل به دل راه دارد. خیلی ها فکر می کنند شوخی است. کدام دل به کدام دل راه دارد؟ دلها هر یک در قفسه ای محصور است و راه به بیرون از سینه ندارد . بعضی ها هم فکر می کنند که دل و راه داشتن آن به دلهای دیگر مجاز است، استعاره است، ا « متافور» است. درست است. استعاره و متافور است ولی به هر حال استعاره هم معنائی دارد. این معنی چیست؟
دل به معنای حقیقی آن همان تکه گوشتی است که در قفسۀ سینۀ من و شماست. ولی مجازا به معنای «منی» است که در من می اندیشد (اندیشه به معنای دکارتی آن که شامل همۀ فعالیتهای ذهنی و روانی و احساسی می شود). دل به این معنی همان چیزی است که در انگلیسی به آن mind می گویند و مترجمان مسامحتا آن را «ذهن» ترجمه می کنند. نزدیک به همان چیزی است که فلاسفۀ قدیم ما به آن «نفس ناطقه» یا «روان گویا» می گفتند. در واقع دل در اینجا اصطلاحی است که صوفیه هم آن را به کار می برند، به همین معنائی که گفتم، یعنی نفس ناطقۀ فلاسفه. راه داشن دل ( به معنی mind) به دل دیگر هم تعبیری است مجازی . دل به معنی نفس ناطقه درست نقطۀ مقابل ماده یا به قول فلاسفۀ دکارتی جسم و امتداد است و راه داشتن (به معنای حقیقی) مربوط به ساحت جسم و امتداد است نه ساحت دل. اما از لحاظ مجازی، راه داشتن در اینجا به معنی ارتباط داشتن و متحد بودن است. به عبارت دقیقتر به معنای با خبر بودن است. راه داشتن دو دل به یکدیگر به این معنی نیست که کانالی یا لوله ای بین دو تا دل کشیده باشیم و مثلا از یکی به دیگری خون منتقل کنیم. بلکه به این معنی است که دو دل ( minds )از احساس هم باخبر اند و نسبت به یکدیگر واکنش نشان می دهند، به این دلیل که ساحت دلها ساحت جسم و امتداد نیست و در آن تعدد و تکثر (به صورتی که در ساحت جسم است ) نیست. ساحت دل ساحت وحدت است و راه داشتن آنها به هم به معنی هم احساس بودن یا سمپاتی داشتن است. این دقیقا یکی از اصولی است که فلسفۀ اخلاق در تصوف و در حکمت قدیم ما ایرانیان بر اساس آن بنا شده است. در حکمت قدیم ما می گفتند اگر شما دلی را شاد کنید خودتان شاد می شوید. عین القضات همدانی به مریدانشن می نویسد که اگر شما احساس می کنید حالتان خوش نیست، افسرده اید، غمگین اید، برای خوشحال شدن لازم نیست یک موسیقی شاد بشنوید یا یک فیلم سینمائی شاد ببینید یا در قوطی آبجو را باز کنید یا یک بست بچسبانید، نه، بلند شوید، بروید یکی را پیدا کنید که افسرده دل و غمگین است و دلش را شاد کنید. از مریضی عیادت کنید که در خانه تنهاست و هیچ کس را ندارد. دست به سر بچه تیمی بکشید که در گوشۀ تیم خانه کز کرده. خلاصه یک دل نا شاد پیدا کنید و او را شاد کنید و مطمئن باشید که دلتان شاد می شود. دلها به هم راه دارند ولی راه دل نزدیکان هر کس به دل خود او نزدیک تر است . مرتبط تر است. دل پدر و مادر. محال است که فرزندی دل مادرش را شاد کند و لی دل خودش غمگین بماند. محال است که فرزندی دل پدرش را بشکند و دل خودش سالم بماند. دل به دل راه دارد. این قانون دلهاست. هیچ کس نمی تواند با ناشاد کردن دیگران برای خودش شادی بیافریند." 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۰۹
Ham Saie

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">