یا جاری اللصیق ...

چنتا کار عقب مونده بود که باید تو شهر انجام می‌دادم . تو راه خونه چشمم که به اینجا خورد یاد یه خاطره افتادم و  پیاده شدم ازش فیلم گرفتم ... فیلم مال امروز صبحه نزدیکای ده یازده ...

یادمه یه بار مادر زن و بعضی فامیلای همسایه ی دیوار به دیوارمون بعد از مدتها از یکی از شهرای بزرگ اومده بودن خونشون و مهمون شده بودن. انگار قرار بوده تا چند روز پیششون بمونن . هر روز خانواده ها با هم میرفتن بیرون و هر دفعه یه جا . یه روز مادره برمی‌گرده به دخترش  میگه که شما همه جا رو بردین نشونمون دادین الا این دو تا کلیسای تو روستای خودتونو . امروز بریم یه سرم به اونام بزنیم دیگه . شنیدم هر سال از ایران و حتی خارج مسیحیا پا میشن میان اینجا . اگه اینقدر مشهوره بریم مام ببینیم ... اونم گفته بوده که به غیر مسیحیا کسی رو نمیذارن واردش بشه . فقط میتونیم از بیرون نگاش کنیم .من خودم این چند سالو که ازدواج کردم اومدم اینجا تا حالا نرفتم داخلش ... ولی این کلیسا پایینیه که کوچیکه مال حضرت مریمه می‌تونیم بریم ببینیم ... اونم گفته بود باشه بریم همونو ببینیم ..

میرن نگاش کنن میبینن به چاردیواریه با یه صلیب و داخلش یه جارو و چندتا عکس حضرت مسیح  .مادره میگه همین ؟ کلیسا کلیسا که میگفتن این بود ؟ صد رحمت به مسجدای خودمون . یه محرابشون می ارزه به کل اینی که اسمشو گذاشتن کلیسا ... 
 میگذره و برمی‌گردن خونه .میخوابن شبش همون مادره خواب میبینه که دوباره رفته تو همون کلیسا ، اینبار یه صندوقم داخل کلیسا هست . درِ صندوق باز میشه و از توش ۶ نفر میان بیرون . اولی صورتش میدرخشیده و میگه من مسیحم و این پنج تا حواریون من هستن . تو بعد از ظهر که اومدی اینجا ما رو ندیدی ؟ میگه نه .به خدا ندیدمتون ... مسیح بهش میگه ما همینجا نشسته بودیم چطور ما رو ندیدی ؟ مگه تو نگفتی مسجد مسلومونا میارزه به صدتا کلیسا ؟ ما همون موقع داشتیم نگات می‌کردیم ... این حرفو میگه و همشون ناپدید میشن . پیرزنه با گریه از خواب بیدار میشه .میپرسن چی شده ؟ اونم ماجرارو تعریف می‌کنه ...
 ازون وقت هر دفعه که میان ، به احترام کلیسا میاد اینجا و به حضرت مسیح سلام می‌ده ...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۰۷
Ham Saie

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">