۹۶/۰۴/۳۱ ۰۶:۱۵:۰۲
مخاطب خاص
ادعایی در مورد دین و دینداری ندارم . چیزی هم از معرفت و عرفان بلد نیستم ولی در حد خودم و آنی که در این قریب به بیست و هشت سال زندگی فهمیده ام ، میتوانم با اطمینان بگویم اینکه خداوند در قرآن فرموده « أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ » حرف نادرستی نیست ( البته در دیدگاه امثال ما که همه چیز را سبک سنگین میکنیم . وگرنه شکی که در درستی قرآن نیست ) . ولی نه هر نمازی . بلکه نمازی که در آن مخاطب داشته باشی . نه صرف یک سری حرکات و نریشنهای از پی آن که خم و راست شوی و وردی را بخوانی . حتی اگر معنی کلمات و جملات را هم دانسته باشی و بدانی چه میگویی . آن نماز به درد خودت میخورد و شک نکن قرار هم نیست جلوی فحشا و منکری را بگیرد . اگر اینطور نماز خواندی و ده دقیقه بعدش با سر فرو رفتی در فحشا و منکر تعجب نکن . خدای تو باید موجود زنده ای باشد در مقابل تو . مخاطب حرفهایی که میزنی در جاری شدن تک تک کلمات ، از ب بسم الله و الحمدلله اش گرفته تا دعاهای فاتحه الکتاب و رکوع و سجود و تشهد و سلامش . انگاره ی یک پادشاه ، یک حاکم که در مقابلت ایستاده و داری با او حرف میزنی . آرام ، متین و با حس بی چیزی خودت در مقابل او و نیازت به وجودش ... میدانیم لغزشگاه بزرگ مردان نگاه است و شهوت و غضب و لغزشگاه بانوان خیال است و زبان و باز هم زبان . و هیچ چیز هم مثل نماز با مخاطب نگهدار آدمی نیست ... همین نماز هم باعث میشود مخاطب بودن وجود خدا در غیر نماز کم و بیش حفظ شود و همین عامل نگهدارنده ی از فحشا و منکر میشود . منظور از « ذکر » در قسمت بعد این آیه که بلافاصله فرموده « وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ...» همین جاری شدن حضور مخاطب و ناظر بودن خداوند در بقیه ی شئون زندگی و حفظ آدمی در فاصله ی بین نمازهای روزانه است . حتی وقتی در ادامه این میفرماید « یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ. » با چند بار با مخاطب خواندن نماز ، آدم حس میکند افکار و پرده هایی که جلوی این ارتباط این شکلی را میگیرد . « یعلم ما تصنعون » یعنی همین . یعنی منی که در مقابلت ایستاده ام و حواست به من است و با من حرف میزنی ، میدانم و میبینم این ساخته های فکرت را که بین من و خودت می آیند و رد میشوند یا حتی می مانند و تا آخر نماز حواست را پرت میکنند ...
خدا شاهد است اگر خودتان را دوست دارید ، اگر گرفتار آفتی در وجودتان شدید که نمیتوانید از شرش خلاص شوید ، نمازتان را با توجه ، متین ، آرام و با مخاطب قرار دادن خدا بخوانید . سر نماز با او حرف بزنید . بخواهید با جانتان « اهدنا الصراط المستقیم » را . حس کنید و ببینید خدایی را که در مقابلتان ایستاده ، نگاهتان میکند و منتظر است حرفهایتان را بشنود . شاید اصلا فلسفه ی تکرار هر روزه ی نماز چیزی نیست مگر تقویت همین حس حضور و مخاطب بودن دائمی خدا در وجود انسان ...
#عنکبوت /۴۵
..إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ...
۹۶/۰۴/۳۱