یا جاری اللصیق ...

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

جایی رسیدم . خسته ، تشنه در تمنای یک لیوان آب . موکبی برپا شده بود . لیوان را پر کردم و نوشیدم . کنار دستم پیرمردی بود لاغر اندام و سفید پوش ، جامعی تمیز ولی کهنه ، بادیه نشین و مدرسه نرفته شاید . همان‌قدر خسته و شاید بیشتر . لیوانش را پر کرد و بر خلاف من شروع کرد به مکیدن آب. آب را از لیوان جرعه جرعه می مکید و می‌نوشید . شاید به ۵ ، ۶ نفس ... نوشید و رفت ...

بعدها حدیثی دیدم از رسول خدا بدین مضمون که آب را یکجا سر نکشید و بمکید تا به بیماری جگر مبتلا نشوید ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۴ ، ۱۸:۱۲
Ham Saie
در را بستم و در وسط نشستم . یک دایره دور خودم کشیدم . گفتم بلی . حالا این دنیا خاکستریست . گه گاه نوری می آمد به هفت رنگ ، اجسام هزار رنگ .  الان بالا را نگاه میکنم باز است . چیزی هست ؟‌ نمی‌بینم . گفتند همانجا را نگاه کن که تا از همه نگسلی همان راه هم الی الابد قرق است . اکنون آیات عیان است. اگر باور بودن باشد دیگر احتیاج به کلام نیست و هم این قریب ترین راه است حتی آتنا الیقین ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۴ ، ۱۳:۳۵
Ham Saie