یا جاری اللصیق ...

۸ مطلب در تیر ۱۴۰۴ ثبت شده است

من از این سکوت در آنچه ممکن است بر تو بگذرد به خدا پناه میبرم ...

من از سکوت عالم بر آنچه در غزه می‌گذرد به خدا پناه میبرم ...

من از آنچه پس از سکوت بر ما خواهد گذشت به خدا پناه میبرم ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۴ ، ۰۴:۳۶
Ham Saie

آن لمحه را نمی یابی . آن لمحه که تمام لحظات بودنت را به جستجویش می سپری . آن آن « یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود » ...

 آن آن نبودن نیست . آن لمحه که آنی نیست . تعلقی نیست . «آن منی نیست ، جان منی نیست ... »

آن آن که آنی نیست .جانی نیست . منی نیست . اویی نیست . من و او یکیست ...

 آن آن بی آن که آنی نیست .هیچ یک از این سه نیست. که ...

                              یکی هست و هیچ نیست جز او

                                       وحْدَهُ لا إِلهَ إِلا هُو

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۰۵:۳۵
Ham Saie

الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام ـ لمّا قالَ لَهُ رجُلٌ : إنّی لاَُحِبُّکَ فی اللّه ِ حُبّا شَدیدا ، فنَکَسَ علیه السلام رأسَهُ . ثُمَّ قالَ ـ : اللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بکَ أنْ اُحَبَّ فیکَ و أنتَ لی مُبغِضٌ ، ثُمَّ قالَ لَهُ : اُحِبُّکَ للّذی تُحِبُّنی فیهِ .


امام زین العابدین علیه السلام ـ به مردى که عرض کرد: من به خاطر خدا شما را بسیار دوست مى دارم، پس از آن که سر به زیر انداخت ـ فرمود : بار خدایا! به تو پناه مى برم از این که مرا به خاطر تو دوست داشته باشند و تو دشمن من باشى. آن گاه به آن مرد فرمود: من هم تو را به خاطر خدا دوست دارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۴:۳۱
Ham Saie

لابد یه زیاده‌روی ، ظلمی چیزی یه جای زندگیت به خودت یا بقیه  کردی که وقتی خدا صدات می‌کنه تو دلت میگی آه ، اذان ، بازم نماز ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۴ ، ۰۹:۲۴
Ham Saie

نخوانده ای « فحیوا بأحسن منها أو ردوها ... را ؟ 

 که محبوبت به کمال تام در مقابلت حاضر شود و تو با نازلترین توجه مشایعیتش کنی ... ؟


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۴ ، ۰۳:۵۷
Ham Saie

یاد تو که می آید دلم می‌لرزد 

اشکم پشت چشم می آید و من در این میان هیچ نقشی ندارم 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۰۴ ، ۱۴:۱۰
Ham Saie

ساعت دو و نیم شبه و من به عکس سردار باقری سر در جمکران فکر میکنم . شهادت صرفاً یه اسمه ، یه لقبه. مثل سرو ، مثل زیتون . شاخ و برگش چیزاییه که قبل شهادت انجام دادن . ما الان تو اون لحظه هاییم و متوجه نیستیم ... 

آمار اینجا دیگه نشون نمی ده . دیگه نمی‌دونم کی میاد و کی می‌ره .صاحباشم تعطیل کردن رفتن ولی ما از رو نرفتیم و هنوزم داریم بلاگ مینویسیم .  بهتر ... دیگه در بند نگاه نیستم ... وقتی کسی سالیان سال کسی رو ندیده فراموش نمیکنه ،  حامل حقیقت محمدیه چطور ممکنه یک آن مارو فراموش کنه .

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۴ ، ۰۲:۴۵
Ham Saie

از تپش به سکون .

حیات وقتیست که در تپش بایستی و در سکون بتپی ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۴ ، ۰۱:۴۸
Ham Saie